
پردهی “چشمهایش” صورت سادهی زنی بیش نبود. صورت کشیدهی زنی که زلفهایش مانند قیر مذابی روی شانهها جاری بود.
همه چیزِ این صورت محو مینمود. بینی و دهن و گونه و پیشانی با رنگ تیرهای نمایان شده بود. گوئی نقاش میخواسته است بگوید که صاحب صورت دیگر در عالم خارج وجود ندارد و فقط چشمها در خاطرهی او اثری ماندنی گذاشتهاند.
چشمها با گیرندگی عجیبی به آدم نگاه میکردند. خیرگی در آنها مشهود نبود، اما پردهی حائل بین صاحب خود و تماشاکننده را میدریدند و مانند پیکان قلب انسان را میخراشیدند.
📚 چشمهایش
👤بزرگ علوی
برای دیدن تصاویر بیشتر از دختران ایرانی بر روی لینک زیر کلیک کنید
تصاویر دختران ایرانی (کلیک کنید)
عکاس: مریم حامدی
مدل: ثمین حقیقی
پسوند: jpg